سفارش تبلیغ
صبا ویژن

Menu with CSS by Css3Menu.com

سرزمین لاله‌ها

روی زمین دنبال آسمان نگردید؛ هر چه هست آن بالاست.
عملیات کربلای چهار تمام شده بود و هنوز خاطره شهادت بسیاری از بچه‌ها از اذهان نرفته بود که باید رزمندگان و مردم شهد شیرین پیروزی را می‌چشیدند. یکی از فرماندهان عملیات کربلای پنچ می‌گفت: تمام جوانب را بررسی کردیم. شناسایی منطقه کار راحتی نبود. محور «شلمچه» از همه محورها مهم‌تر بود. شلمچه دروازه بصره بود. از این نقطه می‌توانستند به دشمن نفوذ کنند. دشمن محکم‌ترین مواضع و موانع را برپا کرده بود. بررسی منطقه وقت می‌برد. دشمن در منطقه آب رها کرده بود. خط اولش، دژ محکمی بود با سنگرهای بتونی. پشت آن تانک‌ها مستقر بودند و به خوبی بر منطقه اشراف داشتند. خط دوم و سوم که کانال بود، خط چهارمش هم پشت نهر دوعیجی بود. خط پنجم هم قرارگاه تاکتیکی دشمن و مرکز توپخانه بود و تازه این، همه ماجرا نبود.
19 دی ماه 1365 بود. ساعت یک و نیم شب. دشمن این‌طور استدلال کرده بود که فعلا ایران بعد از عملیات ناموفق کربلای چهار، قادر به انجام عملیات جدیدی نیست. نیروهای عراقی کم‌کم به سمت فاو رفته بودند تا در باز‌پس‌گیری آنجا حضور داشته باشند. اینجا بود که رزمنده‌ها زمان را به دست گرفتند. حمله نیمه‌شب بسیجی‌ها در شرق بصره، دشمن را گیج کرده بود. دشمن غافلگیر شده بود. رمز مقدس «یا زهرا (س)» داشت کار خودش را می‌کرد.

ادامه مطلب...


      

 

 

شهید سید مرتضی آوینی :

حواسمان هست ؟! اگر‌ « شهید » نشویم باید « بمیریم »!

راه سومی وجود ندارد !




      

غلامرضا انبارلوییpersian_gulf

عمر دولت تدبیر و امید و فرصت انجام خدمات مدبرانه به سرعت در حال سپری شدن است و با گذشت یک سال از زمان چهار ساله خدمت اعضای محترم دولتی با چنان وصفی مردم امید و انتظار آن را دارند که تصمیمات درستی در راستای حل مشکلات اساسی کشور و رتق و فتق امور جاری گردد طبیعی است که این تصمیمات در حوزه مربوطه به خود تولی‌گری دستگاه اجرایی مربوطه را می‌طلبد و می‌بایستی انجام گردد. یکی از مشکلات اساسی و مزمن کشور مسئله تامین آب است.

تا به کی باید دولت و مردم چشم به نزولات آسمانی و یا سفره‌های زیرزمینی که سطح آن هر روز بیشتر از دیروز پایین می‌رود داشته باشند؟ سیاسیون می‌گویند جنگ‌های آینده بین ملل بر سر آب خواهد بود آیا دولت‌های ما برای تدارک چنین جنگی تمهیداتی اندیشیده‌اند؟ اگر پاسخ مثبت باشد باید پرسید چه تمهیدی؟ انتقال آب از تاجیکستان؟ انتقال آب دریاچه خزر به دشت سمنان؟ انتقال آب از رود ارس به دشت‌های منتهی به دریاچه ارومیه؟ کدام یک؟

واقع آن است که هر یک از این تمهیدات فقط می‌تواند بخشی از نیازها را در مقطعی از مقاطع زمان آن هم به صورت ناقص بر طرف کند. تمهید اصلی چیست؟ توجه و تدقیق به مراتب زیر نشان خواهد داد که راهکار زیر چونان صدی است که در صورت اجرای تمام راهکارهای فوق، نودی هم در نزد ما خواهد داشت.

1 – بودجه مصوب انتقال آب از رود ارس به دریاچه ارومیه که هم اکنون در دست اجراست بیش از دو میلیارد دلار است. آیا با صرف این هزینه در صورت پیشرفت فیزیکی 100 درصد طرح، مشکل دریاچه ارومیه حل خواهد شد؟ اصلا آیا ایده انتقال آب شیرین ارس به دریاچه شور ارومیه عقلانی است؟ آیا فردا روزی دعوایی بر سر حق آبه رود ارس بین ما و کشور ارمنستان و آذربایجان بروز نخواهد کرد؟

ادامه مطلب...


      

 

ایه 51 سوره قلم _ چشم زخم

وَ إِنْ یَکادُ الَّذینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَ یَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُون‏.

و آنان که کافر شدند، چون قرآن را شنیدند چیزى نمانده بود که تو را چشم بزنند، و مى ‏گفتند: « او واقعاً دیوانه‏ اى است.»

در تفسیر این آیه نظرات گوناگونى داده‏ اند:

1- بسیارى از مفسران گفته ‏اند: منظور این است که دشمنان به هنگامى که آیات با عظمت قرآن را از تو مى‏ شنوند، به قدرى خشمگین و ناراحت مى‏ شوند، و با عداوت به تو نگاه مى‏ کنند که گویى مى‏ خواهند تو را با چشمهاى خود بر زمین افکنند و نابود کنند! و در توضیح این معنى جمعى افزوده‏ اند که آنها مى‏ خواهند از طریق چشم زدن که بسیارى از مردم به آن عقیده دارند و مى‏ گویند در بعضى از چشمها اثر مرموزى نهفته است که با یک نگاه مخصوص ممکن است طرف را بیمار یا هلاک کند، تو را از بین ببرند.

2- بعضى دیگر گفته‏اند که این کنایه از نگاه هاى بسیار غضب‏آلود است مثل اینکه مى‏ گوئیم فلان کس آن چنان بد به من نگاه کرد که گویى مى ‏خواست مرا با نگاهش بخورد یا بکشد!

3- تفسیر دیگرى براى این آیه به نظر مى ‏رسد که شاید از تفسیرهاى بالا نزدیکتر باشد و آن اینکه قرآن مى‏ خواهد تضاد عجیبى را که در میان گفته‏ هاى دشمنان اسلام وجود داشت با این بیان ظاهر سازد و آن اینکه: آنها وقتى آیات قرآن را مى‏ شنوند آن قدر مجذوب مى‏ شوند و در برابر آن اعجاب مى‏ کنند که مى‏ خواهند تو را چشم بزنند ( زیرا چشم زدن معمولا در برابر امورى است که بسیار اعجاب‏ انگیز مى‏ باشد ) اما در عین حال مى‏ گویند: تو دیوانه‏ اى، و این راستى شگفت‏ آور است، دیوانه و پریشان گویى کجا و این آیات اعجاب‏ انگیز جذاب و پرنفوذ کجا؟

این سبک مغزان نمى‏ دانند چه مى ‏گویند و چه نسبتهاى ضد و نقیضى به تو مى ‏دهند؟

********************
تفسیر نمونه، ج‏24، ص:425




      


 

اولین عملیاتی بود که شرکت می‌کردم.

بس که گفته بودند ممکن است موقع حرکت به سوی مواضع دشمن، در دل شب عراقی ها بپرند تو ستون و سرتان را با سیم مخصوص از جا بکنند، دچار وهم و ترس شده بودم. 

ساکت و بی‌صدا در یک ستون طولانی که مثل مار در دشتی صاف می‌خزید، جلو می‌رفتیم.

جایی نشستیم.

یک موقع دیدم که یک نفر کنار دستم نشسته و نفس‌نفس می‌زند.

کم مانده بود از ترس سکته کنم. فهمیدم که همان عراقی سر پران است.

تا دست طرف رفت بالا، معطل نکردم.

با قنداق سلاحم محکم کوبیدم تو پهلوش و فرار را بر قرار ترجیح دادم.

لحظاتی بعد عملیات شروع شد.

روز بعد در خط بودیم که فرمانده گروهانمان گفت:

«دیشب اتفاق عجیبی افتاده، معلوم نیست کدام شیر پاک خورده‌ای به پهلوی فرمانده گردان کوبیده که همان اول بسم‌الله دنده‌هایش خرد و روانه عقب شده.»

از ترس صدایش را در نیاوردم که آن شیر پاک خورده من بوده‌ام!





      
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >



پیامهای عمومی ارسال شده

+ حدیث قدسى: فیما اوُحىَ إلى عیسى علیه السلام هىَ (یَعْنِى النّارَ) دارُ الْجَبّارینَ وَ العُثاةِ الظّالِمینَ وَ کُلِّ فَظٍّ غَلیظٍ وَ کُلِّ مُخْتالٍ فَخورٍ؛ به عیسى علیه السلام وحى شد: که جهنّم، سراى جباران و سرکشان ظالم است و جایگاه هر تندخوى خشن و هر متکبّر مغرورى. کافى، ج 8، ص 136، ح 103.

+ نهج البلاغه 2 ?و درود خدا بر او فرمود: مردم برای اصلاح دنیا چیزی از دین را ترک نمی گویند. جز آنکه خدا آنان را به چیزی زیانبارتر دچار خواهد ساخت

+ نهج البلاغه ?و درود خدا بر او فرمود: مردم برای اصلاح دنیا چیزی از دین را ترک نمی گویند. جز آنکه خدا آنان را به چیزی زیانبارتر دچار خواهد ساخت

+ نهج البلاغه ?و درود خدا بر او فرمود: هرگاه نیکوکاری بر روزگار و مردم آن غالب آید، اگر کسی به دیگری گمان بد برد که از او عمل زشتی سرنزده، ستمکار است، و اگر بدی بر زمانه و مردم آن غالب شود، و کسی به دیگری خوش گمان باشد، خود را فریب داد.